۱۳۸۹ تیر ۳۰, چهارشنبه

نشانه های زناشویی ؟! ...



زن و مردی از راهي مي رفتند ، ماموران آنها را ديدند وآنها را خواستندپرسيدند:شما چه نسبتي با هم داريد ؟


زن و مرد جواب دادند :زن و شوهريم


ماموران مدرك خواستند ،زن و مرد گفتند نداريم !


ماموران گفتند چگونه باور كنيم كه شما زن و شوهريد ؟


زن و مرد گفتند براي ثابت كردن اين امرنشانه هاي فراواني داريم ... !




اول اينكه آن افرادی كه شما مي گوييد دست در دست هم مي روند ،


ما دستهايمان از هم جداست !






دوم ، آنها هنگام راه رفتن و صحبت كردن به هم نگاه مي كنند ،


ما رويمان به طرف ديگريست !






سوم آنكه آنها هنگام صحبت كردن و راه رفتن ، با هم با احساس حرف مي زنند ،


ما احساسي به هم نداريم !






چهارم آنكه آنها با هم بگو بخند مي كنند ،


می بینید که ، ما غمگينيم !






پنجم ، آنها چسبيده به هم راه مي روند ،


اما يكي ازما جلوترازدیگری مي رود !






ششم آنكه آنها هنگام با هم بودن كيكي ، بستني ای ، چيزي مي خورند ،


ما هيچ نمي خوريم !






هفتم ، آنها هنگام با هم بودن بهترين لباسهايشان را مي پوشند ،


ما لباسهاي کهنه تنمان است .. !






هشتم ،...






ماموران گفتند


خیلی خوب ،


برويد ،


برويد ، ..


فقط بروید

۱ نظر:

عاطفه محمدی گفت...

متاسفانه متاسفانه متاسفانه
اما بازم خیلی نا امید نباشید
همونا هم ممکنه برن خونه و در اوج خستگی با هم دو تا لیوان چای داغ بخورن از کسلی در بیان

نوشتن

گفت:
-مي نويسي؟
از گذشته يا حال؟
گفتم :
-مي نويسم.
از هميشه
تا مرز محال.

دنبال کننده ها

برچسب‌ها


شاعرانه-((شمع))

طنین منجمد رویا
مخوانم
به بیداری
مخواه
برخیزم
باردیگر عاشق و سر فراز
بخندم بر مرگ
من
تا بوسه نور بر برگ های نجیب شمعدانی
گریسته ام .
دیگر
تمام شده ام .
عزیزم!